بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 3
همه ما از حالات متعدد فعالیت مغز شامل خواب و بیداری، تهییج و حتی درجات مختلفروحیه از قبیل نشاط ، افسردگی و ترس آگاه هستیم. تمام این حالات از نیروهای فعالکننده یا مهارکننده مختلف ناشی می شوند که معمولا در داخل خود مغز تولید می شوند.
خواب بعنوان یک حالت ناخودآگاهی تعریف می شود که با تحریکات حسی مناسببتوان آن را به بیداری تبدیل کرد. خواب را باید از اغماء تمیز داد که یک حالت ناخودآگاهی است که شخص را نمی توان از آن بیدار کرد. باید دانست که خواب از دو مرحلهخواب عمیق و خواب REM تشکیل شده است که بطور یک در میان نسبت به یکدیگر در طی شبحاصل می شوند.
خواب عمیق:
این خواب بسیاراستراحت بخش بوده و با کاهش تنوس رگهای خونی محیطی و کاهش بسیاری از اعمال نباتیدیگر بدن همراه است. بطوریکه فشار خون، تعداد ضربان قلب و متابولیسم پایه به میزان 20 تا 30 درصد کاهش پیدا می کند. به این نوع خواب ، خواب با امواج آهسته نیز گویندچون منحنی امواج مغزی در این حالت بسیار آهسته می باشد.
خواب REM :
در یک خواب شبانه طبیعی دوره های خواب REM بهمدت 5 تا 30 دقیقه بطور متوسط هر 90 دقیقه یک بار ظاهر می شود و اولین دوره آن 80تا 100 دقیقه بعد از بخواب رفتن شخص بوجود می آید. هنگامی که شخص بسیار خسته استمدت هر دوره خواب REM بسیار کوتاه بوده و حتی ممکن است وجود نداشته باشد. از طرفدیگر بتدریج که شخص استراحت می کند مدت دوره های خواب REM به مقدار زیاد افزایش مییابد. خواب REM دارای چند ویژگی است:
تئوری خواب:
قطع عرضی تنه مغز در ناحیه وسط پلمغزی سبب می شود که فرد هیچگاه به خواب نرود. بعبارت دیگر بنظر می رسد که مرکز یامراکزی در زیر ناحیه پل مغزی وجود دارند که با مهار کردن سایر قسمتهای مغز بطورفعال موجب خواب می شوند. این تئوری موسوم به تئوری فعال برای خواب است. تحریک نواحیاز تنه مغز مانند هسته های سجافی(Raphe) )، بخش Rostral هیپوتالاموس در ناحیه فوقکیاسمایی می تواند خوابی شبیه خواب طبیعی ایجاد نماید. مشاهدات نشان می دهد کهنورون های موجود در هسته Raphe سروتونرژیک هستند بعبارت دیگر در پایانه عصبی ایننورونها میانجی عصبی سروتونین ترشح می شود که با تولید خواب ارتباط دارد. بطوریکهاگر دارو های بلوکه کننده سروتونین ( مثل رزرپین) را به یک حیوان آزمایشگاهی بدهیممشاهده خواهیم کرد که حیوان برای چند روزی نمی تواند بخوابد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هنگامیکه مراکز خواب فعال نیستند هسته های مشبکی مزانسفالی و پلمغزی در اثر فعالیت تحریکی و خودبخودی ، قشر مغز و سیستم عصبی محیطی را فعال نگه میدارند. و هر دوی اینها سیگنالهای فیدبکی مثبت را مجددا به همان هسته های مشبکیفرستاده و آنها را بازهم بیشتر فعال می کنند. بدین ترتیب همینکه حالت بیداری شروعشد بعلت وجود فیدبک های مثبت سیتم عصبی تمایل به ادمه هشیاری دارد.
اما پساز آنکه مغز برای چندین ساعت بحالت فعال باقی ماند حتی نورونهای موجود در داخلسیستم فعال کننده هسته های مشبک ظاهرا خسته خواهند شد و از طرفی عوامل دیگری مراکزخواب را فعال می کنند. در نتیجه دوره فیدبکی مثبت بین هسته های مشبکی مزانسفالی وقشر مغز ، و همچنین دوره فیدبکی مثبت بین بین این هسته ها و سیستم عصبی محیطی مسدودمی شوند و اثرات مهاری مراکز خواب رشته کار را بدست می گیرند و منجر به عبور سریعاز حالت بیداری به حالت خواب می گردند.
اثراتفیزیولوژیک خواب:
خواب دارای دو نوع اثر مهم فیزیولوژیک بر روی سیستمعصبی و سایر بخش های بدن می باشد. بنظر می رسد اثر اول مهمتر باشد زیرا شخصی کهنخاعش در گردن قطع شده هیچگونه اثرات فیزیولوژیکی که قابل انتساب به دوره بیداری وخواب باشد در قسمتی از بدن که در زیر محل قطع قرار گرفته نشان نمی دهد. این فقدانخواب و بیداری موجب بروز هیچگونه آسیب قابل توجه ای در اندام های بدن نمی گردد.
بیداری طولانی اغلب همراه با اختلال پیشرونده اعمال روانی بوده و گاهی حتی موجبفعالیت های رفتاری غیر طبیعی سیستم عصبی می شود. همه ما با کندی جریان فکر پس از یکبیداری طولانی آشنا هستیم . علاوه بر آن شخص می تواند پس از بیداری اجباری بمدتطولانی ، بشدت تحریک پذیر شده و یا حتی دچار اختلالات روانی یا پسیکوز Psychosis)) شود.
نکته های جالب :
- هر فرد بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خوابمیگذراند.
- بىخوابى سریعتر از بىغذایى موجب مرگ آدمى میشود
http://forum.p30world.com/showthread.php?t=118205
درباره خودم
اشتراک